لک لک بوک
برخی از برترین نویسندگان خارجی ادبیات جهان
1. آنتوان چخوف
آنتوان چخوف در ۲۹ ژانویه ۱۸۶۰ در شهر تاگانروک، در جنوب روسیه، شمال قفقاز، در ساحل دریای آزوف به دنیا آمد.
در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دینی یونانی آغاز کرد اما دو سال بعد در کلاس اول مدرسه عادی به تحصیل خود ادامه داد. پدر چخوف شیفته موسیقی بود و همین شیفتگی او را از داد و ستد باز داشت و به ورشکستگی کشاند.
آنتوان چخوف در سال ۱۸۷۶ از ترس طلبکارانش به همراه خانواده به مسکو رفت و آنتوان تنها در تاگانروک باقیماند تا تحصیلات دبیرستانیاش را به پایان ببرد. او در سالهای پایانی تحصیلات متوسطهاش در تاگانروک به تآتر میرفت و نخستین نمایشنامهٔ خود را به نام بیپدری و بعد کمدی آواز مرغ بیدلیل نبود را نوشت. او در همین سالها مجله غیررسمی و دستنویس الکن را منتشر میکرد که توسط برادراناش به مسکو هم برده میشد.
آنتوان در ۱۸۷۹ به مسکو رفت تا در رشته پزشکی در دانشگاه مسکو مشغول به تحصیل شود. در نیمه سال ۱۸۸۰ تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته پزشکی در دانشگاه مسکو آغاز کرد. در همین سال نخستین مطلب او چاپ شد برای همین این سال را مبدا تاریخی آغاز نویسندگی چخوف برمیشمارند.
آنتوان چخوف در سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۸۸۴ علاوه برآموختن پزشکی در دانشگاه مسکو با نامهای مستعاری مانند: آنتوشا چخونته، آدم کبدگندیده، برادر برادرم، روور، اولیس… به نوشتن بیوقفه داستان و طنز در مجلههای فکاهی مشغول بود و از درآمد حاصل از آن زندگی مادر، خواهر و برادراناش را تامین میکرد.
چخوف در ۱۸۸۴ به عنوان پزشک فارغالتحصیل شد و در شهر واسکرسنسک، نزدیک مسکو، به طبابت پرداخت. اولین مجموعه داستاناش با نام قصههای ملپامن در همین سال منتشر شد و اولین نقدها درباره او نوشته شد. در دسامبر همین سال هنگامی که چخوف ۲۴ ساله بود، اولین خلطهای خونی که نشان از بیماری مهلک سل داشت مشاهده شد.
آنتوان چخوف در ۱۸۸۵ همکاری خود را با روزنامه پتربورگ آغاز کرد. در سپتامبر قرار بود نمایشنامه او به نام در جاده بزرگ به روی صحنه برود که کمیته سانسور از اجرای آن جلوگیری کرد. مجموعه داستانهای گلباقالی او در ژانویه سال بعد منتشر شد. در فوریه همین سال (۱۸۸۶) با آ. سووُربن سردبیر روزنامه عصر جدید آشنا شد و مطالبی که مینوشت در این روزنامه با نام اصلی چخوف منتشر شد. کمکم بیماریش شدت گرفت.
آنتوان چخوف در ۱۶ ژوئن ۱۹۰۴ به همراه همسرش اولگا کنیپر برای معالجه به آلمان استراحتگاه بادن ویلر رفت. در این استراحتگاه حال او بهتر میشود اما این بهبودی زیاد طول نمیکشد و روز به روز حال او وخیمتر میشود. اولگا کنیپر در خاطرات خود شرح دقیقی از روزها و آخرین ساعات زندگی چخوف نوشتهاست. ساعت ۱۱ شب حال چخوف وخیم میشود و اولگا پزشک معالج او، دکتر شورر، را خبر میکند. اولگا در خاطراتاش مینویسد:«دکتر او را آرام کرد. سرنگی برداشت و کامفور تزریق کرد و بعد دستور شامپاین داد. آنتوان یک گیلاس پر برداشت. مزهمزه کرد و لبخندی به من زد و گفت «خیلی وقت است شامپاین نخوردهام.» آن را لاجرعه سرکشید. به آرامی به طرف چپ دراز کشید و من فقط توانستم به سویش بدوم و رویش خم شوم و صدایش کنم. اما او دیگر نفس نمیکشید. مانند کودکی آرام به خواب رفته بود.» و این ساعات اولیه روز ۱۵ ژوئیه ۱۹۰۴ بود.
آثار
– داستان کوتاه:
۱. از دفترچه خاطرات یک دوشیزه (۱۸۸۳)
۲. بوقلمون صفت (۱۸۸۴)
۳. بانو با سگ ملوس (۱۸۸۹)
۴. نشان شیروخورشید
۵. همسر
۶. داستان زندگی من (۱۸۹۹)
– داستان بلند:
۱. دکتر بیمریض
۲. داستان ملالانگیز (۱۳۹۳: داستانی دربارهی مرگ و ملال)
۳. دوئل
– نمایشنامهها:
۱. ایوانف
۲. خرس
۳. عروسی
۴. مرغ دریایی (کتاب)
۵. سه خواهر
۶. باغ آلبالو
۷. دایی وانیا
۸. در جاده بزرگ
2. جین آستن
جین آستن، هفتمین فرزند یک کشیش در جنوب شرقی انگلستان در ۱۶ دسامبر ۱۷۷۵ متولد شد. جین و خانوادهاش بعد از بازنشستگی پدرش به بث رفتند؛ بعد از مرگ پدر، چندین بار نقل مکان کرده و در آخر در همپشر مستقر شدند. وی در ۱۸۱۷ به علت بیماری و برای نزدیکی به پزشک خود به وینچستر رفت و در ژوئیه همان سال در همان جا درگذشت. شهر باث به عنوان محل اقامت جین معروف است و مؤسسهای با نام وی در مرکز شهر باث، جشنوارهای با نام جین آستن را سالانه در این شهر برگزار میکند. ژانر نویسندگی جین رمانتیک است و نسل به نسل، رمانهای او را با اشتیاق فراوان میخوانند و به همین علت آثارش پرخواننده ترین آثار در ادبیات جهان میباشند. جین از نوجوانی نوشتن را آغاز کرد. وی شش رمان درارتباط با زندگی در اواخر قرن ۱۷ و اوایل قرن ۱۸ به نگارش در آورد و در یک دوره ۴ ساله، چهار جلد از این کتابها چاپ شدند. آثاری که در زمان حیات جین منتشر شدند شامل عقل و احساس، غرور و تعصب، مانسفیلد پارک و اما میشود؛ همچنین دو کتاب دیگر بعد از مرگش منتشر شدند و کتاب هفتم وی هیچ گاه به پایان نرسید و منتشر نشد. زمانی که وی زنده بود کتابهایش بدون نام منتشر میشدند و هیچکس نویسندهی کتاب را نمیشناخت. جالب است بدانید که با وجود قهرمانهای آثارش، او هرگز وارد زندگی مشترک نشد و اصلاً ازدواج نکرد.
آثار
۱. غرور و تعصب
۲. عقل و احساس
۳. نورثنگر ابی
۴. منسفیلد پارک
۵. اما
۶. ترغیب
3. استیون کینگ
درباره خانواده استیون کینگ باید بگوییم که پدرش دونالد ادوین کینگ یک دریانورد بازرگانی و مادرش خانهدار بود. هنگامیکه استیون دوساله بود، پدرش به بهانه “خرید یک بسته سیگار” خانواده را ترک کرد و مادرش استیون و برادر بزرگترش، دیوید را تنها گذاشت، این تنهایی باعث شد تا آنها با مشکلات بسیار زیادی از قبیل مشکل مالی روبهرو شوند.
استیون کینگ در مدرسه ابتدایی دانهام به تحصیل پرداخت و از دبیرستان فالز لیسبون در ایالت مین فارغالتحصیل شد. استیون کینگ علاقه بسیار زیادی به کتابهای ترسناک داشت و این امر سبب شد تا استیون در دوران میانسالی به نوشتن این نوع کتابها روی بیاورد.
در سال ۱۹۶۶، استیون کینگ در دانشگاه مین تحصیلات خود را آغاز کرد و در سال ۱۹۷۰ با لیسانس زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد. در همان سال بود که دخترش نائومی به دنیا آمد.
استیون کینگ اولین داستان کوتاه حرفهای خود را به نام کف شیشهای را به شرکت Startling Mystery Stories در سال ۱۹۶۷ فروخت. پس از ترک دانشگاه، استیون کینگ مدرکی برای تدریس در دبیرستان به دست آورد، اما در ابتدا نتوانست یک پست آموزشی پیدا کند و با فروش داستانهای کوتاه زندگی خود را تامین میکرد.
استیون کینگ در سال ۱۹۷۱ تدریس انگلیسی را در دوره دبیرستان و در آکادمی همپدن شروع کرد. در آنجا شبها و آخر هفتهها به نوشتن مشغول بود و کار نوشتن داستانهای کوتاه را بهطور دائم ادامه میداد و دراینبین نیز بر روی داستانهای بلندتر و رمان کار میکرد. در بهار سال ۱۹۷۳، انتشارات (Doubleday & Co) داستان او را برای منتشر کردن پذیرفت. مشروط بر اینکه او تدریس را رها کند و تماموقت خود را برای نویسندگی بگذارد.
رمان «Carrie» در بهار سال ۱۹۷۴ به انتشار رسید. در پاییز همان سال کینگ مین را به مقصد کلرادو ترک کرد. آنها برای مدتی کمتر از یک سال در آنجا زندگی کردند و در این مدتزمان استیون «درخشش (The Shining)» را نوشت. سپس آنها در تابستان سال ۱۹۷۵ به مین بازگشتند.
استیون کینگ در ایالت مین، فلوریدا همراه همسرش تابیتا کینگ(Tabitha King)، که یک رماننویس است و سه فرزندشان به نامهای نائومی ریچل، جو هیل و اِوان فیلیپ زندگی میکنند.
رمانهای کینگ چنان با گرمی از سوی خوانندگان او روبهرو شد که دیری نپایید به سینما نیز راه یافت و کارگردانان بزرگ از روی بیشتر نوشتههای او برداشتهای سینمایی کردهاند.
تاکنون بیش از ۳۵۰ میلیون نسخه از کتابهای استیفن کینگ، سلطان معاصر ادبیات ترسناک، جاسوسی، تعلیقی، علمی- تخیلی و فانتزی، به فروش رسیده است، کتابهایی که بسیاری از آنها دستمایه ساخت فیلمهای معروف سینمایی، تلویزیونی و همچنین داستانهای مصور بودهاند. او بیش از ۵۰ رمان به رشته تحریر درآورده که تعدادی بانام اصلی و تعدادی را نیز تحت عنوان ریچارد بَچمن به چاپ رسانده است. کینگ همچنین نزدیک به دو هزار داستان کوتاه نوشته و برندهی جوایز متعدد ادبی همچون جایزه برام استوکر، جوایز فانتزی اِوارد و جایزهی انجمن فانتزی انگلستان شده است. کینگ را میتوان یکی از موفقترین و ثروتمندترین نویسندگان حال حاضر جهان دانست.
استیون در سال ۲۰۰۳ مدال The National Book Foundation Medal را برای آثار ادبی متمایز و برجسته خود در آمریکا، دریافت کرد.
آثار
۱. آن (به انگلیسی: it)
۲. هرآنچه دوست داری، از دست خواهی داد – داستان کوتاه
۳. در قتلگاه – داستان کوتاه
۴. مرگ جک همیلتون – داستان کوتاه
۵. احساسی که فقط به زبان فرانسه قابل بیان است – داستان کوتاه
۶. خواهران کوچک ایلوریا – داستان کوتاه و مقدمهای بر سری برج تاریک
۷. مرد کت شلوار مشکی – داستان کوتاه
۸. مسیر سبز – رمان
۹. رمان تلفن همراه
۱۰. قبرستان حیوانات خانگی
۱۱. آتشافروز
۱۲. رستگاری در شاوشنک
۱۳. درخشش
و …
4. نیکلاس اسپارکس
نیکلاس اسپارکس از نویسندگان اهل ایالات متحده آمریکا است. پدر نیکلاس اسپارکس، پاتریک مایکل اسپارکس، متخصص امور تجاری و مادرش جیل اما ماری اسپارکس متخصص دکوراسیون داخلی است. نیکلاس اسپارکس فرزند دوم از سه فرزند خانواده است. نیکلاس اسپارکس یک برادر بزرگتر از خود به نام مایکل ارل اسپارکس و یک خواهر کوچکتر به نام دنیل اسپارکس است که در سن ۳۳ سالگی به دلیل سرطان مغز از دنیا رفت. نیکلاس اسپارکس اینگونه مینویسد که خواهرش انگیزش ایجاد شخصیت اصلی رمان گامی برای به یاد آوردن بودهاست. نیکلاس اسپارکس و همسرش کاتولیک هستند و فرزندانشان را نیز کاتولیک تربیت کردهاند.
نیکلاس اسپارکس به خاطر نوشتن رمان دفترچه خاطرات به شهرت جهانی دست یافت.
5. پیتر هانتکه
پیتر هانتکه از ۲ سالگی به همراه مادر و ناپدریاش، ۴ سال را در آلمان شرقی گذراند. پدربزرگ مادری پیتر هانتکه اهل اسلوونی بودند. در سال ۱۹۴۸ دوباره به گریفن بازگشت. پس از پایان دوره دبیرستان، پیتر هانتکه در مدرسه مذهبی کاتولیکها، به مدت ۴ سال در دانشگاه گراتس در رشته حقوق تحصیل کرد. پس از آن به ادبیات روی آورد و با آثار نویسندگانی چون داستایوفسکی، ماکسیم گورکی، توماس وولف و ویلیام فاکنر آشنا شد.
در سال ۱۹۶۶ ، پیتر هانتکه به ایالات متحده آمریکا رفت و در گردهمایی موسوم به گروه ۴۷ در دانشگاه پرینستون به رواج نوعی نوشتههای رئالیستی در ادبیات معاصر آلمان تاخت و برای نخستین بار نامش بر سر زبانها افتاد.
انتخاب پیتر هانتکه به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۹ انتقادهای زیادی از آکادمی نوبل را به چند دلیل بر انگیخت. یکی این بود که کمیته نوبل، یک اروپایی را برگزیده بود. دیگر اینکه برنده ۲۰۱۹ نیز از میان زبانهای همیشه ستایش شده، گزینش شده است. اما مهمترین انتقاد این بود که هانتکه در دوره جنگ بوسنی از نیروهای صرب پشتیبانی کرده بود.
آثار پیتر هانتکه:
ترس دروازهبان از ضربه پنالتی
داستان کودکان
بر فراز دهکدهها
پیمودن دریاچه کنستانس
نامه کوتاه، وداع طولانی
ماجراهای مداد
زن چپدست
6. ویلیام فاکنر
ویلیام فاکنر در سال ۱۸۹۷ میلادی در نیو آلبانی، میسیسیپی به دنیا آمد. در ۱۹۰۲ خانواده ویلیام فاکنر به آکسفورد، مرکز دانشگاهی میسیسیپی، نقل مکان کرد.
به دلیل وزن کم و قد کوتاه، ویلیام فاکنر در ارتش ایالات متحده پذیرفته نشد ولی به عنوان دانشجوی دانشگاه افسری در یگان پرواز سلطنتی در تورنتوی کانادا نامنویسی کرد و در ۲ دسامبر ۱۹۱۸ به عنوان افتخاری ستوان دومی نایل شد.
ویلیام فاکنر وارد دانشگاه میسیسیپی شد و در سال ۱۹۲۴ از دانشگاه انصراف داد و در ۱۹۲۵ همراه با دوستش با یک کشتی باربری به ایتالیا رفت و از آنجا پای پیاده رهسپار آلمان و فرانسه شد.
در ژوئن ۱۹۲۹ با استل اولدم ازدواج کرد. سفرهایی به هالیوود و نیویورک داشت و درین فاصله چندین فیلمنامه و نمایشنامه نوشت.
مطالعات در مورد ویلیام فاکنر در ۱۹۴۶ به صورت جدی توسط ملکم کاوی آغاز شد. در ۱۹۴۹ جایزه نوبل ادبیات به او داده شد و خطابه مشهور خود را در آنجا خواند. بعداً نیز جایزه پولیتزر را برای کتاب شهر در سال ۱۹۵۷ دریافت نمود.
او در ۶ ژوئیه ۱۹۶۲، سه هفته بعد از آنکه از اسب افتاد، بر اثر سکته قلبی در بیهالیا، میسیسیپی در گذشت.
ویلیام فاکنر از اوایل دهه بیست میلادی تا شروع جنگ جهانی دوم، که به کالیفرنیا نقل مکان کرد، ۱۳ رمان و تعداد زیادی داستان کوتاه منتشر کرد. مجموعه این آثار پایه شهرت او شد و در نهایت منجر به دریافت جایزه نوبل در سن ۵۲ سالگی شد. این مجموعه مفصل، که محرک اصلیاش نیاز یک نویسنده ناشناخته به پول بود، مشهورترین آثار او را دربردارد: خشم و هیاهو (۱۹۲۹)، گوربهگور (۱۹۳۰)، روشنایی در ماه اوت (۱۹۳۲) و آبشالوم، آبشالوم! (۱۹۳۶). فاکنر در این دوره تعداد زیادی داستان کوتاه هم نوشت.
نخستین مجموعه داستان کوتاه ویلیام فاکنر این ۱۳ تا شامل بسیاری از داستانهای تحسینشدهاش مانند یک گل سرخ برای امیلی، سرخپوست میرود، خورشید آن عصر، و سپتامبر بیباران بود. بسیاری از رمانها و داستانهای کوتاه ویلیام فاکنر در یوکناپاتافا روی میدهند که از نظر جغرافیایی تقریباً برابر بخش لافایت است که آکسفورد میسیسیپی، شهر محل تولد او، مرکز آن است. ویلیام فاکنر یوکناپاتافا را همچون تمبر پستی مخصوص خود میدانست و بسیاری از منتقدان مجموعه آثاری که آن را به نمایش میگذارد عظیمترین آفرینش خیالی در ادبیات میدانند. سه رمان، هملت، شهر، و عمارت که با هم به عنوان سهگانه اسنوپس خوانده میشوند جزئیات شهر جفرسن و محیط آن را شرح میدهند که خانوادهای به سرپرستی فلم اسنوپس خود را در زندگی و روح و روان مردم محل وارد میکنند.
شهرت ویلیام فاکنر به سبک تجربی او و توجه دقیقش به شیوه بیان و آهنگ نوشتار است. فاکنر برخلاف شیوه مینیمالیستی ارنست همینگوی، نویسنده معاصرش، در نوشتههایش مکرراً از جریان سیال ذهن بهره میگیرد و غالباً داستانهایی عمیقاً عاطفی، ظریف، پیچیده، و گاه گوتیک با شخصیتهای گوناگون شامل بردههای آزادشده، یا اعقاب بردهها، سفیدپوستان تهیدست، جنوبیهای طبقه کارگر یا اعیان مینوشت.
آثار ویلیام فاکنر
رمانها:
۱. مواجب بخور و نمیر (۱۹۲۶)
۲. پشهها (۱۹۲۷)
۳. سارتوریس (۱۹۲۹)
۴. خشم و هیاهو (۱۹۲۹)
۵. گوربهگور (۱۹۳۰)
۶. حریم (۱۹۳۱)
۷. روشنایی ماه اوت (۱۹۳۲)
۸. دو دکل (۱۹۳۵)
۹. ابشالوم، ابشالوم! (۱۹۳۶)
۱۰. شکستناپذیر (۱۹۳۸)
۱۱. نخلهای وحشی (۱۹۳۹)
۱۲. دهکده (۱۹۴۰)
۱۳. برخیز ای موسی (۱۹۴۲)
۱۴. مزاحم در خاک (۱۹۴۸)
۱۵. مرثیه برای راهب (۱۹۵۱)
۱۶. حکایت (۱۹۵۴)
۱۷. شهر (۱۹۵۷)
۱۸. عمارت (۱۹۵۷)
۱۹. چپاولگران (حرامیان) (۱۹۶)
۲۰. مواجب سرباز
۲۱. محراب
۲۲. هنگامی که در حال مرگ بودم
آثار ترجمه شده به زبان فارسی:
۱. گوربهگور. ترجمه نجف دریابندری. نشر چشمه
۲. ابشالوم، ابشالوم!. ترجمه صالح حسینی. انتشارات نیلوفر
۳. برخیز ای موسی. ترجمه صالح حسینی . انتشارات نیلوفر
۴. حریم. ترجمه فرهاد غبرایی. انتشارات نیلوفر
۵. خشم و هیاهو. ترجمه صالح حسینی. انتشارات نیلوفر
۶. داستانهای یوکناپاتافا. ترجمه عبدالله توکل، رضا سیدحسینی. انتشارات نیلوفر
۷. یک گل سرخ برای امیلی. ترجمه نجف دریابندری. انتشارات نیلوفر
۸. نخلهای وحشی. ترجمه تورج یاراحمدی . انتشارات نیلوفر
۹. تسخیر ناپذیر. ترجمه پرویز داریوش . انتشارات امیرکبیر
۱۰. روشنایی ماه اوت ترجمه عبدالحسین شریفیان نشر چشمه
۱۱. اسبهای خالدار. ترجمه احمد اخوت. نشر فردا
۱۲. حرامیان. ترجمه تورج یار احمدی . انتشارات نیلوفر
۱۳. گنج نامه. ترجمه احمد اخوت . انتشارات افق
۱۴. جنگل بزرگ. ترجمه احمد اخوت . انتشارات افق
۱۵. اسب ها و آدم ها. ترجمه احمد اخوت . انتشارات افق
سرخپوست میرود
۱۶. آن خورشید شامگاهی
7. دانته آلیگیری
دانته آلیگیری شاعر اهل ایتالیا سال ۱۲۶۵ در فلورانس بدنیا آمد.
دانته آلیگیری ۱۴ سبتامبر ۱۳۲۱ بر اثر تب درگذشت.
دانته آلیگیری در دوران زندگی خود دست به انتشار کتابهای متعددی زد که معروفترین آنها «کمدی الهی»، «زندگانی نو»، «ضیافت»، «سلطنت»، و «آهنگها» است.
آثار دانته آلیگیری
کمدی الهی
ضیافت
آهنگهاسلطنت (به زبان لاتین)
زندگانی نواِپیستولائه و اِکلُگائه (به زبان لاتین)
Questio de aqua et Terra (به زبان لاتین)
8. نیل گیمن
نیل گیمن نویسندگی را از ۲۳ سالگی (۱۹۸۶) و با چاپ داستانهای کوتاه در مجلات شروع کرد. اولین کتابش در ۱۹۹۶ منتشر شد.
نیل گیمن در حال حاضر با موسیقیدان آمریکایی آماندا پالمر ازدواج کردهاست، و در این کشور ساکن میباشد.
نیل گیمن موفق به کسب جوایز متعددی شامل جایزهٔ جایزههای هوگو، نبولا و برام استوکر، و همچنین نشان نیوبری شدهاست.
آثار نیل گیمن
۱. مجموعه کتابهای کامیک سَندمن
۲. رمانهای گرد ستاره
۳. خدایان آمریکایی
۴. کورالاین
۵. کتاب گورستان
9. تونی موریسون
تونی موریسون با نام اصلی «کلوئه آنتونی ووُفورد (Chloe Anthony Wofford)» در سال ۱۹۳۱ در لورین، اوهایو به دنیا آمد. تونی موریسون با سختیهای بسیاری که پدرش در تأمین هزینه مالی کشید توانست به کالج برود. تونی موریسون در سال ۱۹۵۳ از دانشگاه هاروارد مدرک کارشناسی و در سال ۱۹۵۵ مدرک کارشناسی ارشدش را از دانشگاه کورنل دریافت کرد. هفت سال در دانشگاه هاروارد و سپس در دانشگاه پرینستون تدریس کرد. وی در سال ۱۹۵۸ با معمار جامائیکایی «هارولد موریسون» ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. اما در سال ۱۹۶۴ پس از شش سال زندگی مشترک از همسرش طلاق گرفت. تونی موریسون به نیویورک نقلمکان کرد و بهعنوان ویراستار مشغول کار شد.
تونی موریسون از چندین دانشگاه معتبر جهان ازجمله هاروارد، آکسفورد، ژنو، و روتگرز دکترای افتخاری دریافت کرده است.
آثار تونی موریسون تلفیقی از نقد اجتماعی را دربردارد و به خاطر فضای حماسی، دیالوگهای زنده و تصویر کردن شخصیتهای سیاهپوست آمریکایی مشهور است. تونی موریسون نخستین زنِ سیاهپوستی است که کرسیای به نامِ خود در دانشگاه پرینستون دارد و اولین زن سیاهپوست آمریکایی است که جایزه نوبل را دریافت کرده است.
نخستین رمان تونی موریسون، «آبیترین چشم» در سال ۱۹۷۰ منتشر شد.
در سال ۱۹۹۸ رمان «محبوب (Beloved)» منتشر شد که تلاش غمبار مادری به نام مارگارت را برای نجات دخترش از زیر یوغ بردهداری، روایت میکند. این رمان در سال ۱۹۸۸ میلادی برنده جایزه پولیتزر شد و دستمایه فیلمی شد که اپرا وینفری نقش اصلی آن را بازی کرد. در سال ۱۹۷۷ جایزه حلقه منتقدین کتاب ملی آمریکا را برای «آواز سلیمان» گرفت و بنیاد قلم آمریکا در سال ۲۰۱۶ از موریسون برای یکعمر دستاورد ادبی تقدیر کرد. آکادمی نوبل سال ۱۹۹۳ میلادی تونی موریسون را به دلیل احاطه بر زبان و قدرت تصویرگری ادبی ستود و شایسته دریافت جایزه سالانه ادبیات اعلام کرد.
تونی موریسون اغلب آثار خود را به بیان تجربه زندگی زنان سیاهپوست اختصاص داد و جانمایه اکثر آثار او مذمت بردهداری و بیان دشواری زندگی فقرا و میزان تبعیض علیه زنان است.
باراک اوباما در سال ۲۰۱۲ به وی نشان افتخار آزادی رئیسجمهوری اعطا نمود و در سال ۲۰۰۸ جایزه گرمی را دریافت کرد.
تونی موریسون پس از مدت کوتاهی حضور در مرکز پزشکی مونتوفیور در برانکس، نیویورک سیتی سرانجام روز دوشنبه ۵ اوت ۲۰۱۹ در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
آثار تونی موریسون
– رمانها:
۱. خانه (۲۰۱۲)
۲. یک بخشش (A Mercy) 2008
۳. عشق (۲۰۰۳)
۴. بهشت (۱۹۹۹)
۵. جاز (۱۹۹۲)
۶. محبوب (دلبند) (۱۹۸۷)
۷. بچه قیر (۱۹۸۱)
۸. آواز سلیمان (۱۹۷)
۹. سولا (۱۹۷)
۱۰. آبیترین چشم (۱۹۷۰)
ادبیات کودکان:
۱. اختیار دست کی است؟ آینه یا شیشه؟ (۲۰۰۷)
۲. اختیار دست کی است؟ تولهسگ یا مار؟ (۲۰۰۴)
۳. اختیار دست کی است؟ مورچه یا آخوندک؟ (۲۰۰۳)
۴. اختیار دست کی است؟ شیر یا موش؟ (۲۰۰)
۵. کتاب آدمهای بدجنس (۲۰۰۲)
۶. جعبه بزرگ (۲۰۰۲)
– نمایشنامه:
۱. امت خیالباف (۱۹۸۶)
– غیرداستانی:
۱. به یاد بسپار (۲۰۰۴)
۲. تولد یک ملیت (۱۹۷۷)
۳. بازی در تاریکی (۱۹۹۲)
۴. کتاب سیاه (۱۹۷۴)
10. گوستاو فلوبر
گوستاو فلوبر از نویسندگان تأثیرگذار قرن نوزدهم فرانسه ۱۲ دسامبر ۱۸۲۱ در روآن فرانسه بدنیا آمد.
دو رمان بسیار مشهور گوستاو فلوبر ، مادام بواری و تربیت احساسات، نام دارند.
کمالگرایی گوستاو فلوبر به اندازهای بود که هفتهها به نوشتن یک صفحه وقت سپری مینمود، و به همین دلیل، در طول سالیان نویسندگی خود تعداد کمی اثر از خود بر جای گذاشت.
گوستاو فلوبر بسیاری از شهرت خود را مدیون نوشتن نخستین رمانش مادام بوآری در سال ۱۸۵۷ است.
آثار گوستاو فلوبر
سفری به دوزخ (۱۸۳۵)
رؤیایی از دوزخ (۱۸۳۷)
خاطرات یک دیوانه (۱۸۳۸)
اسمار (۱۸۳۹)
نوامبر (۱۸۴۲)
مادام بوآری (۱۸۵۷)
سالامبو (۱۸۶۲ )
تربیت احساسات (۱۸۶۹)
نامههایی به شهرداری روآن (۱۸۷۲)
داوطلب (وودویل) (۱۸۷۴)
وسوسهٔ سن آنتوان (۱۸۷۴)
سه داستان (۱۸۷۷)
بووار و پکوشه (۱۸۸۱)
داستان مرد جوان
11. ریموند کارور
ریموند کارور یکی از نویسندگان مطرح قرن بیستم و همچنین یکی از کسانی شمرده میشود که موجب تجدید حیات داستان کوتاه در دهه ۱۹۸۰ شدهاند.
پیشه ریموند کارور به عنوان نویسنده به داستانهای کوتاه و شعر اختصاص یافته بود. ریموند کارور خود را بهعنوان کسی که «تمایل به ایجاز و قوّت دارد» و «به نوشتن داستانهای کوتاه معتاد است»، معرفی کردهاست. (در دیباچه «از کجا تلفن میکنم»، مجموعهای که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد). دلیل دیگری که برای ایجاز آثار ریموند کارور مطرح میشود این است که «داستان کوتاه و شعر را میتوان در یک نشست نوشت و خواند». این مسئله برای وی یک انتخاب ساده نبود، بلکه ملاحظاتی عملی بود تا او با در نظر داشتن آنها بتواند در کنار شغلهای متفاوت و ناهمگوناش، به نوشتن نیز برسد. موضوعات و ایدههای آثار او که عموماً بر تجربههای کارگری تمرکز دارند به وضوح انعکاسی از زندگی خودش هستند. همین مسئله را میتوان در مورد بُنمایههای مکرر اعتیاد به الکل و بازپروری از آن که در آثار وی موجود است، مطرح کرد.
سبک نوشتار ریموند کارور و بُنمایههای آثار او معمولاً مانند عناصر سازنده آثار ارنست همینگوی، آنتوان چخوف و فرانتس کافکا است. همچنین او را تأثیرپذیرفته از آثار ایساک بابل، فرانک اوکانر و و. اس. پریچت برَشمُردهاند. با وجود این، بهنظر میرسد بیشترین تأثیرپذیری او از جانب چخوف باشد که انگیزه او برای نوشتن داستان کوتاه «پیغام» (به انگلیسی: Errand) باشد. این داستان که یکی از آثار مربوط به اواخر عمر کارور است، آخرین ساعات زندگی چخوف را به تصویر میکشد.
عمدتاً، کمینهگرایی (مینی مالیسم) به عنوان یکی از ویژگیهای بارز آثار کارور شمرده میشود. ویراستار وی در مجله اسکوآیر، گوردون لیش، نثر کارور را به این سمت هدایت میکرد. پیشتر جان گاردنر به کارور توصیه کرده بود که به جای به کار بردن بیست و پنج کلمه در یک جمله، پانزده کلمه به کار بَرَد و بعدهها لیش به وی توصیه کرد که در یک جمله تنها از پنج کلمه استفاده کند. در این دوران بود که کارور اشعاری را برای جیمز دیکی، ویراستار شعر اسکوآیر در آن دوران، فرستاد.
سبک وی را با عنوان «واقعگرایی کثیف» (به انگلیسی: dirty realism) نیز خواندهاند. این عبارت به گروهی از نویسندگان در سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ چون ریچارد فورد، توبیاس ولف، آن بیتی، جین آن فیلیپس اشاره دارد. کارور با فورد و ولف از نزدیک آشنا بود. این نویسندگان در آثارشان بیشتر بر اندوه و حس فقدان زندگی روزمره مردم عادی تأکید داشتند؛ زندگی روزمره طبقات متوسط و پایین جامعه یا افراد تکافتاده و به حاشیهرانده شدهای که طبق ایده هنری تِرو «نومیدی خاموش» (به انگلیسی: quiet desperation) را میزیند.
آثار ریموند کارور
داستانی:
مجموعهها
۱۹۷۴ میشود لطفاً ساکت باشید، لطفاً؟
۱۹۷۷ فصلهای سخت
۱۹۸۱ وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم. (به انگلیسی: What We Talk About When We Talk About Love)
۱۹۸۳ کلیسای جامع
۱۹۸۸ فیل
گردآوردهها
۱۹۸۸ از کجا تلفن میکنم. (به انگلیسی: Where I’m Calling From)
۱۹۹۳ راههای میانبُر:داستانهای برگزیده. (به انگلیسی: Short Cuts: Selected Stories)
تک داستانها
وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم)
کلیسای جامع )
از مجوعه «میشود لطفاً ساکت باشید، لطفاً؟»:
هیچکس چیزی نگفت. (به انگلیسی: Nobody Said Anything)
همسرِ دانشجو. (به انگلیسی: The Student’s Wife)
همسایهها. (به انگلیسی: Neighbors)
دوچرخهها، عضلهها، سیگارها. (به انگلیسی: Bicycles, Muscles, Cigarettes)
میشود لطفاً ساکت باشید، لطفاً؟
از مجموعه «فصلهای سخت»:
فاصله. (به انگلیسی: Distance)
احمق. (به انگلیسی: Dummy) (عنوان پس از بازنگری: «سومین چیزی که پدرم را کُشت». (به انگلیسی: The Third Thing that Killed My Father off)
این همه آب و این قدر نزدیک به خانه. (به انگلیسی: So Much Water So Close to Home)
از مجموعه «وقتی از عشق حرف میزنیم از چی حرف میزنیم»:
وقتی از عشق حرف میزنیم از چی حرف میزنیم
چرا شما نمیرقصید؟. (به انگلیسی: Why Don’t You Dance)
از مجموعه «کلیسای جامع»:
ویتامینها. (به انگلیسی: Vitamins)
محتاط
از کجا تلفن میکنم
خانه چف. (به انگلیسی: Chef’s House)
تَب. (به انگلیسی: Fever)
پَرها. (به انگلیسی: Feathers)
کلیسای جامع
یک چیز کوچک و خوب
از مجموعه «فیل»:
جعبهها
کسی که روی این تخت میخوابیده. (به انگلیسی: Whoever Was Using This Bed)
پیغام
Blackbird Pie
شعر
مجموعهها
۱۹۶۸ نزدیک کلامَث
۱۹۷۰ بیخوابی زمستانی. (به انگلیسی: Winter Insomania)
۱۹۷۴ ماهی آزاد در شب سفر میکند. (به انگلیسی: At Night The Salmon Move)
۱۹۸۵ جایی که آبها به هم میرسند. (به انگلیسی: When Water Comes Together With Other Water)
۱۹۸۴ آبی آسمانی. (به انگلیسی) ‘Ultramarine
راهی نو به آبشار. (به انگلیسی: A New Path to The Waterfall)
گردآوردهها
۱۹۸۸ در نوری دریایی: اشعار برگزیده. (به انگلیسی: In a Marine Light: Selected Poems)
۱۹۹۴ همه ما: مجموعه اشعار. (به انگلیسی: All of Us: The Collected Poems)
12. ریموند چندلر
ریموند چندلر در ۲۳ ژوئیه ۱۸۸۸ در شیکاگو، ایلینوی به دنیا آمد، ولی سالهای اولیه زندگی را در پلاتسمووته، نبراسکا سپری کرد. پس از آنکه پدر که الکلی بود آنها را ترک کرد، به همراه مادر به کرویدون انگلستان رفت و در آنجا با حمایتهای داییاش با مادر، مادربزرگ و خالهاش زندگی کرد. او در کالج دالویچ تحصیل کرد و به جز سفرهای تحصیلی که به منظور تقویت زبان خارجی به فرانسه و آلمان داشت، به دانشگاه نرفت. در سال ۱۹۰۷ به تابعیت انگلستان درآمد و سال بعد به عنوان خبرنگار شروع به کار کرد، در همین سال بود که اولین شعرش منتشر شد.
چندلر در سال ۱۹۱۲ به آمریکا بازگشت و در سانفرانسیسکو ساکن شد. در آنجا در دوره شبانه حسابداری شرکت کرد. در سال ۱۹۱۳ به همراه مادر به لس آنجلس رفت و در یک لبنیاتی به عنوان حسابدار مشغول به کار شد. چندلر در طول جنگ جهانی اول در ارتش کانادا خدمت کرد و سپس به نیروی هوایی منتقل شد. ریموند چندلر در سال ۱۹۲۴ با پرل سیسلی هالبرت ازدواج کرد.
* از بیشتر آثار وی نسخههای متعدد سینمایی اقتباس شدهاست.
کتابشناسی
رمان
۱. خواب گران (۱۹۳۹) – ترجمه قاسم هاشمی نژاد
۲. بدرود، محبوبم (۱۹۴۰)
۳. پنجره مرتفع (۱۹۴۲) – ترجمه حسن زیادلو
۴. بانوی دریاچه (۱۹۴۳) – ترجمه کاوه میرعباسی
۵. خواهر کوچیکه (۱۹۴۹) – ترجمه اسماعیل فصیح
۶. خداحافظی طولانی (۱۹۵۳) – ترجمه فتح اله جعفری جوزانی
۷. حقالسکوت (۱۹۵۸) – ترجمه احسان نوروزی
داستان کوتاه
۱. قتل در باران (۱۹۳۵)
۲. آدمکش تازهکار
فیلمنامه
۱. کوکب آبی
۲. غرامت مضاعف
۳. بیگانگان در ترن
۴. پلیبک (به مرحله تولید نرسید)
13. جروم دیوید سلینجر
جروم دیوید سلینجر یا جروم دیوید سَلینجر نویسنده معاصر آمریکایی در سال ۱۹۱۹ در منهتن نیویورک بدنیا آمد.
سلینجر در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۰ و به مرگ طبیعی در محل زندگی خود در شهر کوچک کورنیش در نیوهمپشایردرگذشت.
نخستین داستان سلینجر به نامجوانان در سال ۱۹۴۰ در مجلهٔ استوری به چاپ رسید. چند سال بعد (طی سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۴۶)، داستان ناتورِ دشت (ناطورِ دشت) به شکل دنبالهدار در آمریکا منتشر شد و سپس در سال ۱۹۵۱ روانه بازار کتابِ این کشور و بریتانیاگردید..
ناتور دشت، نخستین کتاب سلینجر ، در مدت کمی شهرت و محبوبیت فراوانی برای او به همراه آورد و بنگاه انتشاراتیراندوم هاوس (Random House) در سال ۱۹۹۹ آن را بهعنوان شصتوچهارمین رمان برتر سده بیستم معرفی کرد.
فرانی و زویی، نُه داستان (در ایران با عنوان دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم (یکی از داستانهای آن) ترجمه و منتشر شده) تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران و سیمور: پیشگفتار، جنگل واژگون، نغمه غمگین، هفتهای یه بار آدمو نمیکشه و یادداشتهای شخصی یک سربازاز جمله آثار کمشمارِِ سلینجر هستند.
رمانها و داستانهای بلند سلینجر
ناتور دشت؛ ،
فرانی و زویی،
تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران و سیمور: پیشگفتار،
جنگل واژگون،
شانزدهم هپورث ۱۹۲۶،
مجموعه داستانها
دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم،
هفتهای یه بار آدمو نمیکشه،
نغمه غمگین،
یادداشتهای شخصی یک سرباز،
دختری که میشناختم،
شانزدهم هپ ورث
14. الیف شافاک
الیف شافاک در استراسبورگ فرانسه از والدینی ترک به دنیا آمد و پس از جدایی والدین به همراه مادرش به ترکیه بازگشت. الیف شافاک از دانشگاه فنی خاورمیانه در آنکارا لیسانس روابط بینالملل و فوق لیسانس مطالعات زنان و دکتری علوم سیاسی گرفت. الیف شافاک در هنگام تحصیل در دوره فوقلیسانس، اولین کتاب داستانش را در سال ۱۹۹۴ و در سال ۱۹۹۷ هم رمان دومش را منتشر کرد. پس از اتمام دوره دکترا به استانبول آمد و آینههای شهر را نوشت. شافاک در سالهای ۲۰۰۴–۲۰۰۳ با درجهی استادیاری در دانشگاه میشیگان و بعد در بخش مطالعات خاور نزدیک دانشگاه آریزونا مشغول به کار شد و از ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ نیز ستوننویس روزنامهی زمان بود.
الیف شافاک ۱۰ رمان به انگلیسی و ترکی و فرانسوی منتشر کردهاست که برخی از آنها هم به فارسی ترجمه شدهاست
آثار الیف شافاک
۱. آناتولی ای برای چشمهای بد (۱۹۹۴)
۲. پنهان (۱۹۹۷)
۳. برزخ (۱۹۹۸)
۴. صوفی (۱۹۹۸)
۵. آینههای شهر (۱۹۹۹)
۶. مَحرم (۲۰۰۰)
۷. شپش پالاس (۲۰۰۶)
۸. تقدس نخستین دیوانگیها (۲۰۰۴)
۹. حرامزاده استانبول (۲۰۰۶)
۱۰. ملت عشق (۲۰۱۰)
۱۱. شرافت (۲۰۱۱)
۱۲. من و استادم (۲۰۱۳)
۱۳. شیر سیاه
۱۴. اسکندر
۱۵. بعد از عشق
۱۶. سه دختر حوا (۲۰۱۶)
15. میلان کوندرا
میلان کوندرا نویسنده اهل چک ۱ آوریل ۱۹۲۹ در برنو،چکسلواکی بدنیا آمد.
علاقه کوندرا به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمانشوخی پیداست. میلان کوندرا شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد .
نخستین مجموعه شعر میلان کوندرا با نام «انسان؛ بوستان پهناور» (یا انسان؛ بوستانی عظیم) که خوشبینی موجود و ادبیات دولتی را مورد انتقاد قرار میداد در ۱۹۵۳ چاپ شد. در ۱۹۵۵ شعر بلندش «ماه میگذشته» و بلافاصله بعد از آن دومین و آخرین مجموعه شعر او با نام «تکگویی» که در آن رفتارها و کردارهای انسانی و روابط عاشقانه بیپرده بازنمایی میشدند در ۱۹۵۷ منتشر شدند.او در سال ۱۹۶۰ گزیده اشعار گیوم آپولینر و تحلیلی از آنها را چاپ کرد .
میلان کوندرا اولین رمانش به نام شوخی را در سال ۱۹۶۷ نوشت.
در ۱۹۸۴ کتاب سبکی تحملناپذیر هستی (در فارسی بار هستی ترجمه شدهاست) را نوشت. این کتاب محبوبترین کتاب کوندرا به حساب میآید
سه رمان بعدی او، آهستگی (۱۹۹۵)، هویت (۱۹۹۷) و جهالت(۲۰۰۰) باز هم نشان از دوره جدیدی در زندگی کاری میلان کوندرا بودند، نخست به این جهت که همگی به فرانسه نوشته شدند و بعد به دلیل اختصار نسبی آنها. میلان کوندرا سه مجموعه مقاله نیز چاپ کردهاست: هنر رمان (۱۹۸۶)، وصایای تحریف شده (۱۹۹۳) و پرده (۲۰۰۵)
آثار میلان کوندرا
مجموعه داستان
عشقهای خندهدار (۱۹۶۹)
دون ژوان
رمان
شوخی (۱۹۶۷)
مهمانی خداحافظی (۱۹۷۲)
والس خداحافظی (۱۹۷۲)
.زندگی جای دیگریست (۱۹۷۳)
کتاب خنده و فراموشی (۱۹۷۸)
بار هستی (۱۹۸۴) – ترجمه پرویز همایونپور – نشر گفتارجاودانگی (۱۹۹۰)
آهستگی (۱۹۹۵)
هویت (۱۹۹۸)
جهالت (۲۰۰۰)
جشن بی معنایی (۲۰۱۳)
کلاه کلمنتیس
وصایای تحریفشده
16. هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو که یکی از شهرهایژاپن است به دنیا آمد.
در ۲۳ ژوئن ۱۹۹۶، او اولین اولتراماراتن خود را که یک مسابقهٔ ۱۰۰ کیلومتری در اطراف دریاچه ساروما در هوکایدو ژاپن انجام داد. هاروکی موراکامی رابطهاش را با دویدن در خاطراتی که در سال ۲۰۰۸ در کتابی تحت عنوان What I Talk About When I Talk About Running نوشته بازگو کردهاست.
در سال ۱۹۸۲، رمان تعقیب گوسفند وحشی از او منتشر شد که در همان سال جایزه ادبی نوما را دریافت کرد.
در سال ۱۹۸۵، کتاب سرزمین عجایب و پایان جهان را منتشر کرد که جایزه جونیچی را گرفت. رمان «جنگل نروژی» که گاه به اشتباه «چوب نروژی» نیز ترجمه میشود، در سال ۱۹۸۷ از موراکامی منتشر شد.
او در سال ۱۹۹۶ جایزه یومیوری را گرفت و در سال ۱۹۹۷ رمان زیرزمینی را منتشر کرد.
موراکامی وقتی که ۲۹ ساله بود، شروع به نوشتن داستان کرد.ایده و فکر نوشتن اولین رمانش به نام «به آواز باد گوش بسپار» در سال ۱۹۷۹، وقتی به او الهام شد که در حال تماشای یک بازی بیسبال بود. در سال ۱۹۷۹ این رمان منتشر شد و در همان سال جایزه نویسنده جدید گونزو را دریافت کرد.
یک سال بعد در سال ۱۹۸۰ رمان «پینبال ۱۹۷۳» را که قسمت دیگری از سهگانه موش صحرایی بود منتشر کرد.
در سال ۱۹۸۵، هاروکی موراکامی کتاب «سرزمین عجایب و پایان جهان» را نوشت که فانتزی رویایی که عناصر جادویی کار او بود را تبدیل به چیزی بیشتر و جدیدتر در سبک نوشتنش تبدیل کرد.
آثار هاروکی موراکامی
به آواز باد گوش بسپار
پینبال، ۱۹۷۳
تعقیب گوسفند وحشی
سرزمین عجایب و پایان جهان
جنگل نروژی
رقص رقص رقص
سرگذشت پرنده کوکی
جنوب مرز، غرب خورشید
دلدار اسپوتنیک
کافکا در ساحل
پس از تاریکی
مجموعه داستان اسرارآمیز توکیو
سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.